صبح روز بعد فرانکلین به مادرش کمک کرد تا او دوتا کیک تمشک درست کند. بعد دست و صورتش را تمیز شست و بهترین لباسش را پوشید. مادرش گفت: حالا یادت باشد که در مهمانی بگویی لطفا و متشکرم. پدرش هم گفت: خوش بگذرد. فرانکلین سری تکان داد و مِن مِن کنان گفت: اما من به هیچ وجه نخواهم رقصید …
کتاب «فرانکلین به جشن خداحافظی می رود» کتابی دیگر از مجموعهی پرطرفدار فرانکلین است.
در این کتاب، فرانکلین به جشن مهاجرت دوستش غاز دعوت میشود. جشنی که پیش از مهاجرت غازها آغاز میشود و آداب و رسوم خاص خودش را دارد. فرانکلین که تابهحال به جشن مهاجرت نرفته است، کمی بابت فضا و آداب و رسوم جدیدی که قرار است با آنها مواجه شود، نگران است…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.